بانوی دو عالم زهرا...
ارسال شده توسط مرجان در 91/2/5:: 10:34 عصر
پیامبر خدا(صلی الله علیه و َآله و سلم) به فاطمه(سلام الله علیها) فرمودند:
خداوند با خشم تو به خشم می آید و با خشنودی تو خشنود می شود.
.(کنزالعمّال،37725)
زبانحال امیرالمؤمنین(علیه السلام)
کبوتر من مپر زلانه،مبر صفا را ز آشیانه
ز جوجه گانت چرا بریدی،روی زلانه چرا شبانه
مزن شرارم مبر شکیبم، تمام، دردم تویی طبیبم
میان دشمن، ببین غریبم، مکن کناره ازین میانه
کتاب عشقم ورق ورق شد،غروب گونه رخ شفق شد
چه شد که دست تو بی رمق شد،که موی زینب نکرده شانه
زمن تو خود را جدا نکردی، به چنگ دشمن رها نکردی
نشان گرفتی به سینه امّا، نشان ندادی به من نشانه
کسی چه داند چه کرده دشمن- چه گشته با تو چه کرده با من
ترا کشانده میان کوچه، مرا نشانده به کنج خانه
دو زانویم در بغل نشسته،در انتظار اجل نشسته
که خرمن جان ز بعد جانان بجز امید شرر ندارد
{علی انسانی}1
ولی آهسته آهسته
بریز آب روان اسما، ولی آهسته آهسته
به جسم اطهر زهرا ولی آهسته آهسته
بریز آب روان تا من، بشویم مخفی از دشمن
تنش از زیر پیراهن، ولی آهسته آهسته
ببین بشکسته پهلویش، سیه گردیده بازویش
تو خود ریز آب بر رویش، ولی آهسته آهسته
همه خواب و علی بیدار، سرش بنهاده بر دیوار
بگرید از فراق یار، ولی آهسته آهسته
حسن ای نور چشمانم حسین ای راحت جانم
بنالید ای عزیزانم، ولی آهسته آهسته
بیا ای دخترم زینب به پیش مادرت امشب
بخوان او را به تاب و تب، ولی آهسته آهسته
روم شب ها سراغ او،به قبر بی چراغ او
کنم زاری ز داغ او، ولی آهسته آهسته
{غلامرضا سازگار }2
بانو نمی یابیمت ، اما کنار تو گریه مرسوم است ،
مگر می توان پهلوی تو بود و شکسته نبود ...
منبع1 و 2:پیام محراب- دوره دوم- شماره هشتم(شماره بیست و هفتم از دوره اول)-با حمایت سازمان تبلیغات اسلامی.