ارسال شده توسط مرجان در 89/7/4:: 8:58 عصر
کاش میشد صفحات عمرم ،در پس پرده دیروز از ورای دیوار بلند فردا به دل خاطره هایی که رقم خواهد خورد سرکی گرچه اندازه یک پلک زدن بکشند.کاش میشد زیر نور شبهای کویر دل به دنیای حیات گذران و خطر حادثه ها بسپارم...
کلمات کلیدی :
ارسال شده توسط مرجان در 89/6/5:: 7:14 عصر
مهربانی را گر ق س م ت کنیم
من یقین دارم به ما هم می رسد
آدمی گر ایستد بر بام عشق
دستهایش تا خدا هم می رسد
کلمات کلیدی :
ارسال شده توسط مرجان در 89/5/17:: 11:53 عصر
کدامین فردای روشن!
امروز را طی می کنم،به امید فردای روشن،
فردا که می آید بازهم آن را طی می کنم به امید فردای روشن دیگر،
هر روزم می گذرد و سرنوشتم انگار حیران بازی های آن شده است!
با خود گفتم راز دل با آب گویم تا آن را با کسی باز نگوید و امروز می بینم ورد زبان ماهی ها شده ام،
قلمم همراه و همراز دلم بود و شعرهای قلبم را می نگاشت اما امروز او هم ناتوان از نوشتن اشکهایم گشته است...
خدای نفس هایم تنها درد مرا می داند و درمان را نیز هم، او فریاد رس است و حکیم دانا ،سخت کیفر اما آمرزنده ای مهربان، سریع الحساب است او بر همه چیز تواناست همچنان که در آیات 17 و 18 سوره انعام می فرماید:
و اگر خدا زیانی به تو برساند، هیچ چیز جز او برطرف کننده آن نیست، و اگر خیری به تو برساند، پس او بر همه چیز تواناست، و اوست که بر بندگان خویش چیره است و او حکیمی آگاه است.
یا قاضی الحاجات
یا قاضی الحاجات
یا قاضی الحاجات
یا قاضی الحاجات
کلمات کلیدی :
ارسال شده توسط مرجان در 89/4/20:: 7:55 عصر
***خدایا کاش میشد فرشته هات برام دعا کنن***
خدایا دلم خیلی گرفته،
خدایا کمکم کن،
خدای مهربونم گاهی حس می کنم نفس قحط شده،
خدایا کاش میشد خورشیدت رو قرض بگیرم...!
آخه حس می کنم سرزمین خیالم داره یخ میزنه.
خدایا انگار دل از همه چی شستم جز رحمت تو!
خدایا منو تنها نذار که فقط تویی که همیشه می مونی.
خدایا ستاره هات رو بهم بده تا شبها کلبه خیالم رو باهاش نورافشان کنم!
خدایا احساسم رو به تو میگم،
غرورم رو فقط برای تو می شکنم،
شکستن غرور..........چه سخته!!!!
اما نه در برابر وجود مهربانت چقدر بی معنی خواهد بود آخه تو آفریدگاری،
تو خدای من هستی،
تویی که هر چقدر بد بشم صبوری می کنی،
بازم منو فراموش نمی کنی،
بازم قبولم می کنی،
خدایا خیلی خسته ام خیلی نمی دونم باید چیکار کنم!
خدایا حرف دل رو فقط با تو میشه زد،
خدایا تو چقدر خوبی،
آخه همیشه درت برای همه بازه بازه،
خدایا کاش میشد فرشته هات برام دعا کنن...
کلمات کلیدی :
ارسال شده توسط مرجان در 89/4/8:: 11:0 عصر
خدایا امروز آغاز روز تنفسی دوباره برای من است،الهی یاریم ده تا آغاز دوباره ای برایم باشد،پروردگارا کمکم کن تا آمدنم به دنیا و هدف از آن را بیشتر درک کنم ، ربنا به بزرگی خودت و حرمت بندگان خاصّت مرا یاری ده تا از این پس بنده خوبی برایت باشم و کوتاهی هایم را ببخش،رحیما به من آغازی دوباره برای ستایشی سزاوار در باب نعمتهایت را عطا کن! یا رب یاری ده تا بتوانم هدفمند زندگی را پیش گیرم و آنچه را خواهانم بیابم چرا که جز تو دست آویز مهربان و فریادرسی برایم نیست!
خدایا امروز از بهترین روزهای زندگیم بود، هرگز آن را فراموش نخواهم کرد، خدایا همه عزیزانی که امروز را به یادم و در کنارم بودند را به تو می سپارم چرا که تبسم شیرین عشق و دوست داشتن ها گوشه ای از نگاه و لطف تو در حق بنده حقیرت است...
کلمات کلیدی :
ارسال شده توسط مرجان در 89/3/21:: 6:5 عصر
تقدیر و تشکر از کارهای خوب افرادی که در حق انسان احسان می کنند، خوبی روا می دارند و یاری می دهند،ضرورت عقلی،فطری و اخلاقی است،پس سپاسگزار آنها بوده در حقّشان دعا کنیم و خود نیز برای دیگران چنین باشیم .
امام رضا(علیه السّلام)می فرمایند: هر کس اندوه مؤمنی را برطرف سازد،خداوند روز قیامت غم از دلش می زداید.
خدایا جبران خوبی اش را به تو می سپارم چرا که جز از تو نمی آید !
کلمات کلیدی :
ارسال شده توسط مرجان در 89/3/15:: 11:3 صبح
*** غروب ***
بگذار ابری ترین شعرهایم را
با غریب ترین لهجه بخوانم
این عادت من است!
که هر روز غروب
بر ایوان دلتنگی دلم می نشینم
و خویش را مرور می کنم.
کلمات کلیدی :
ارسال شده توسط مرجان در 89/3/3:: 4:6 عصر
عشق یعنی، با جهان بیگانگی
عشق یعنی، شب نخفتن تا سحر
***
عشق یعنی، سجده ها با چشم تر
عشق یعنی، مست و بی پروا شدن
کلمات کلیدی :
ارسال شده توسط مرجان در 89/2/28:: 10:34 صبح
زندگی موهبتی است که به ما ارزانی شده است و تاوقتی امید هست،زندگی هست و ما قدرت آن را داریم که نومیدی را به امید و اشک را به خنده مبدل سازیم ما قدرت آن را داریم که همه پدیده های شادی بخش زندگی را در اختیار داشته باشیم و آن ها را برای خود خلق نماییم فقط کافی است تصمیم بگیریم، از امروز هر لحظه را با عشق زندگی کنیم آن وقت است که معنی و مفهوم حیات و شاد زیستن را بهتر درک خواهیم کرد و از آن لذت خواهیم برد ،قدر دوست داشتن را بدانیم.
***
من دلم می خواهد
خانه ای داشته باشم پر مهر
کنج هر دیوارش، آرام
گل بگو گل بشنو
هر کسی می خواهد
وارد خانه ی پر مهر وصفامان گردد
شرط آن داشتن
یک دل بی رنگ وریاست
بر درش برگ گلی می کوبم
و به یادش با قلم سبز بهار می نویسم
ای دوست خانه ی دوستی ما اینجاست
کلمات کلیدی :
ارسال شده توسط مرجان در 89/2/26:: 1:23 عصر
ای خدای من!
ای آفریدگار من!
ای همه هستی من!
بر من این نعمت را ارزانی دار که:
بیشتر در پی تسلی دادن باشم تا تسلی یافتن
بیشتر در پی فهمیدن باشم تا فهمیده شدن
بیشتر در پی دوست داشتن باشم تا دوست داشته شدن
زیرا در بخشیدن است که می یابیم
و در عفو کردن است که بخشیده می شویم
و در مردن است که حیات جاوید می یابیم
منبع:sansizyashamam.blogfa.com
کلمات کلیدی :