من از اشکي که مي ريزد زچشم يار مي ترسم
افتخار بدين سربزنين نظر بدين لينکم کنين.ممنون
فاطمه يک آسمان ادراک بود
فاطمه خورشيد روي خاک بود
قلب حق در سينه او مي تپيد
از سر انگشتش نجابت مي چکيد